ابن الانباری (۵۱۳-۵۷۷ ه.ق.) در کتابِ "نزهة الالباء في طبقات الادباء" داستانی را در بابِ چرایی وضعِ علم نحو یا همان دستور زبان عربی تعریف میکند. دراین داستان، از زبان ابوالأسود (۱۶ قبل از هجرت- ۶۹ ه.ق.) (که ظاهراً اولین کسی است که به صورتبندیِ قواعدِ دستور زبانِ عربی پرداخته) ایدهی وضع علمِ نحو به علی بن ابیطالب نسبت داده میشود که به قصدِ جلوگیری از مخدوش شدنِ زبانِ عربی خود اولین گامها را در این راه برداشته است. مخدوششدنی که حاصلِ اختلاط اعراب با غیراعراب دانسته شده است. علاوه بر این، به نظر میرسد در این داستان توضیحی نیز برای چرایی "نحو" نامیدنِ این علم بیان شده است (جملهی آخرِ بخشی که در زیر آمده است). این ترجمهی من است از بخشِ اصلیِ این داستان، هر چند که به دلیل کمی سوادِ عربیام ممکن است دقیق نباشد:
ابوالاسود دلیل بنیان نهادنِ این علم توسطِ علی (رضی الله عنه) را چنین روایت میکند: بر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (رضی الله عنه) وارد شدم و رسالهای را در دست او دیدم. او را گفتم: این چیست یا امیرالمؤمنین[؟] گفت من در زبانِ اعراب تأمل کردم و آن را به سببِ اختلاط با این مردمانِ سرخ (یعنی عجمها) مخدوش یافتم. پس تصمیم گرفتم چیزی برای آنها وضع کنم که به آن رجوع و اعتماد کنند. پس رساله را به دست من داد و در آن نوشتهبود "زبان اسم است و فعل و حرف. اسم آن است که خبر از مسمایی میدهد، و فعل آن است که با آن خبر داده میشود، و حرف چیزی است که برای معنایی میآید." و به من گفت: این مسیر را درپیش گیر [انح هذا النحو] و آن چه را در مییابی به آن اضافه کن. (ابن الانباری، نزهة، مکتبة المنار، ۱۴۰۵ ه.ق.، ص. ۱۸)
پ.ن.:
آیا کسی میداند چرا در این روایت غیرِاعراب "الحمراء" خوانده شدهاند؟
به نظر می رسد زوایای ظریفی از این شخصیت های بزرگ از نظر علمای ما پنهان مانده باشد
پاسخحذفایشون در مورد انحنای فضا-زمان احیانا چیزی نگفته اند؟