۱۳۹۹ خرداد ۱۶, جمعه

سعدیِ سوسیالیست (یا خودآموزِ از محتوا تهی کردنِ اصطلاحات سیاسی در ۷ دقیقه)

در شماره‌ی ۴۴ مجله‌ی یغما (دی‌ماه ۱۳۳۰)‌ مقاله‌ای منتشر شده است از حسین فرهودی. عنوان مقاله «سوسیالیسم و شیخ شیراز» است، و هدفِ آن ردگیریِ رگه‌هایی از اصولِ اساسی سوسیالیسم در اشعارِ سعدی، «تا روشن شود این افکارِ لطیف [یعنی، باورهای سوسیالیستی] و احساساتِ نوع‌دوستانه و حق‌طلبانه صادراتی نیست که از فلسفه‌ی اجتماعی ممالکِ دیگر به وطن ما به عنوانِ ارمغانِ تمدنِ معاصر وارد شده باشد».*
بدنه‌ی اصلیِ مقاله از مقدمه و ۵ بند تشکیل شده است. در مقدمه توضیحی کلّی درباره‌ی خاستگاهِ تاریخیِ سوسیالیسم در قرن نوزدهم و تأثیرِ آن در قرنِ بیستم آمده است. سپس، در هر یک از بندها یکی از عقایدِ «ائمه‌ی سوسیالیسم» به اختصار توضیح داده شده و در انتهای آن به چند بیتی از شیخ استشهاد شده است که، علی‌الادعا، دالّ بر آن معنا است.
تا فقط تصویری از حال و هوای مقاله داشته باشیم: ابیاتِ زیر مستندِ نویسنده‌ی مقاله است برای نشان دادن همدلیِ سعدی با «مسأله‌ی مزد و توجه به کافی بودن آن برای رفعِ احتیاجاتِ اولیه‌ی زندگانیِ کارگر [که] از قواعدِ اصلیِ سوسیالیسم می‌باشد»:

«رعیت نشاید به بیداد کشت
که مر سلطنت را پناهند و پشت
مراعاتِ دهقان کن از بهر خویش
که مزدورِ خوشدل کند کار بیش»

---------------------------------------------------
* در نقل‌قول‌ها به رسم‌الخط مقاله وفادار نبوده‌ام.