۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

نامیدن و بودن

- ببخشید. اسمِ شما "ساجد طیبی" نیست؟
- نه. 
- مطمئنید؟
-‌ آره.
- خوب اشکالی نداره. اسم اصلاً‌برای من مهم نیست. خودتون چی؟ خودتون که ساجد طیبی هستید مگه نه؟

۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

گزارشی (اندک تحریف‌شده) از یک گفتگو

(پاریس، در جمعِ چند دانشجوی دکتری و محقق پسادکتریِ فرانسوی)
- آیا گرفتن مدرک دکتری در اینجا مشروط به انتشارِ مقاله است؟
- نه. در ایران چطور؟
- چنین شرطی وجود داره.
- [آشکارا متعجب] واقعاً؟ در چه جور ژورنالی باید منتشر کنید؟
- در موسسه‌ای که من هستم فکر می‌کنم ژورنال‌های رده‌ی A و ‌‌B را قبول می‌کنند، ولی در عمل شاید سخت نگیرند و C را هم قبول کنند.
- [ناباورانه] ما رو دست انداختی؟
- نه بابا جدی می‌گم.
- [با چشم‌های از حدقه بیرون‌زده از تعجب] این یه شرطِ غیرممکنه. احمقانه است!
- ما تو ایران کارِ غیر ممکن زیاد می‌کنیم.  خیلی چیزا اونجا احمقانه است.
- [مشتاقانه] جداً؟! مثلاً دیگه چی؟
- مثلاً شرایط گرفتن ویزای فرانسه.

۱۳۹۰ آبان ۱۵, یکشنبه

«انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» یا «وقتی نظرم به حمید رسایی نزدیک‌تر است تا به مریلا زارعی»

برنامه‌ی «هفتِ» هفته‌ی گذشته را، مثلِ بیشتر هفته‌ها، ندیدم. گزارشی از آن را اینجا خواندم.
بنا بر این گزارش، مریلا زارعی در بخشی از صحبت‌هایش می‌گوید: 
«من واقعم متاسفم که آقای رسایی فیلمی را به عنوان فیلم مورد علاقه خود در این سی سال یاد کرده​اند که کارگردانش همین فرد بوده که در همین روزها جنجال سخنان او در رسانه​ها بازتاب داشته است و هیچ اشاره​ای به آن سخنان نداشته​اند.» 
باز هم بنا بر همان گزارش، حمید رسایی در بخشی از پاسخ‌اش به این گفته‌ی زارعی می‌گوید:
من آزادم که فیلمی را دوست داشته باشم هرچند شما از کارگردانش خوشتان نمی​آید و یا کارگردانش حرفی را زده است دلیل نمی شود فیلمش را هم زیر سوال ببریم.
من هم، مانند حمید رسایی، نمی‌فهمم چگونه ممکن است صحبت‌های کارگردانِ یک فیلم،‌ به ویژه مدت‌ها پس از ساختِ آن، در قضاوتِ زیبایی‌شناسانه‌ی ما درباره‌ی آن فیلم اثر بگذارد. یا چرا باید از این که فیلم کسی را دوست داشته باشیم که دوست‌اش نداریم متأسف باشیم. چه برسد به این که برای کس دیگری که فیلمی را دوست دارد که ما دوست‌اش نداریم اظهار تأسف کنیم.  
گفته‌ی زارعی مرا یاد دوستی می‌اندازد که می‌گفت فیلم توبه‌ی نصوح را تا اوایل دهه‌ی ۷۰ دوست داشته است ولی بعد از آن. 

۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

مطلقاً نسبی‌گرا

هر روز که می‌گذرد سستیِ باورم به آن‌چه «فهمِ متعارفی» یا «دیدگاهِ شهودی» نامیده می‌شود افزون می‌شود. دقیق‌تر اینکه تقریباً متقاعد شده‌ام که مردمان این‌‌ها را نه چونان وصف‌هایی برای امری ثابت، که چونان عبارت‌هایی شاخصه‌ای‌ مانندِ «من»، «اینجا»، و «اکنون» به کار می‌برند. «من» بر کسی ارجاع می‌کند که آن را ابراز می‌کند و «اینجا» و «اکنون» به ترتیب بر مکان و زمانی که متکلم در آن واقع شده است. بر همین سیاق «فهمِ متعارفی» به فهمِ کسی که آن را به کار برده است و «دیدگاهِ شهودی» به دیدگاهِ او اشاره می‌کند. کسی که موضِع یا‌ آموزه‌ای را شهودی یا منطبق بر فهمِ متعارفی توصیف می‌کند ادعایی نمی‌کند جز آن‌که آن دیدگاه منطبق بر درک یا شهودِ خودِ او است. 

برای این ادعا استدلالِ قاطعی ندارم ولی فکر می‌کنم به اندازه‌ی کافی شهودی و منطبق بر فهمِ متعارفی است که نیازی به استدلال نداشته باشد. 

۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

از اهانت تا نژادگرایی

الفاقدام نژادپرستانه تماشاگران ژاپني علیه قطبي
مشرقتوهین نژادپرستانه ژاپنی‌ها به افشین قطبی
جهان ورزششعار هاي سياسي و نژادپرستانه تماشاگران ژاپني عليه قطبي
عصر امروزاقدام نژاد پرستانه باشگاه ژاپنی علیه قطبی
...

ظاهراً آن‌چه که سببِ چنین شورِ ضدِنژادگرایی‌ای در بسیاری از رسانه‌های ایرانی شده است، اتفاقی است که در یکی از بازی‌های لیگِ فوتبالِ ژاپن روی داده است. از قرار، بعضی تماشاگرانِ تیمی ژاپنی در خلالِ بازیِ  یکی از بازی‌های تیم‌شان با نصبِ پلاکاردی از مربیِ ایرانیِ تیمِ مقابل می‌خواهند که تولیدِ سلاح‌های هسته‌ای را متوقف کند ــ بر اساسِ ترجمه‌ی سایتِ گل، در متنِ پلاکارد هیچ اشاره‌ای به کشورِ خاصی نبوده است. باشگاهی که طرفدران‌اش چنین کرده‌اند از باشگاهِ مقابل و مربی‌اش به خاطرِ پلاکاردی که "هیچ ربطی به ورزش ندارد و مشکل‌ساز شده است" عذرخواهی می‌کند. 
این تمامِ چیزی است که سایت گل از رویداد گزارش کرده است. من درباره‌ی این‌که آیا چنین کاری در چنان موقعیتی درست بوده است یا نه موضعی ندارم. درباره‌ی این‌که آیا متنِ پلاکارد توهین‌آمیز است یا نه هم موضعی نمی‌گیرم. اما فکر می‌کنم حتی اگر متنِ پلاکارد واقعاً توهین‌آمیز باشد، باز هم فاصله‌ای هست میانِ توهین به شخصی از نژادِ الف (اگر اصلاً چیزی به عنوانِ نژاد وجود داشته باشد) و نژادگرایی. درباره‌ی این‌که توهین به شخصی از یک نژاد اگر دارای چه ویژگی‌هایی باشد توهینی نژادگرایانه است، دیدگاهِ روشن و اندیشیده‌ای ندارم. با این‌حال فکر می‌کنم اگر چه برخوردِ نژاد‌گرایانه با افرادِ نژادِ الف دربردارنده‌ی توهین به آن‌ها هست، ولی چنین نیست که هر توهینی به فردی از نژادِ الف لزوماً دربردارنده‌ی برخوردِ نژاد‌گرایانه  نسبت به آن‌ها باشد. به طور خاص در موردِ فوق، حتی با فرضِ توهین‌آمیز بودن، شهوداً چیزِ نژادگرایانه‌ای در اقدامِ تماشاگرانِ ژاپنی نمی‌بینم. 

۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

ابلها مردا که تو هستی

می‌گویند گفته است:
برای یادبود ناصر حجازی از سال آینده آتیلا حجازی، فرزندش را به کادر فنی تیم استقلال اضافه خواهیم کرد.
اگر راست است، بگوییدش: آدمِ ناحسابی! مضافی که از آن سخن می‌گویی موجودی انسانی است و مضاف‌الیه قرار است کادرِ فنی باشد. 
اگر کسی این سخن بشنود و از غصه/خنده/خشم بمیرد، رواست.