۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

غیر حرفه‌ای و شاید غیر اخلاقی

سه یا چهار سالِ پیش ترجمه‌ای فارسی از کتابی از مایکل دامت را به سفارشِ انتشاراتِ حکمت با متنِ اصلی مقابله کردم. در آن زمان نامِ مترجم را نمی‌دانستم. کار را انجام دادم (مشخصاً چند پیشنهاد برای بهتر شدنِ ترجمه مطرح کردم، چند خطای جزئی و، تا آنجا که به خاطر دارم، دو یا سه مورد تحریفِ اساسی در ترجمه را متذکر شدم) و دستمزدم را گرفتم. 
سال گذشته انتشاراتِ حکمت کتاب را با عنوانِ «خاستگاه‌های فلسفه‌ی تحلیلی» منتشر کرده است. مترجم محترم کتاب در مقدمه از «دکتر ساجد طیبی» برای انجامِ کارِ فوق‌الذکر تشکر کرده است. فرصت نداشته‌ام که بررسی کنم آیا پیشنهادهای من در کتاب اعمال شده است یا نه. با این حال فکر می‌کنم ذکر چند ملاحظه بی‌فایده نباشد:
۱- فکر می‌کنم تشکرِ مترجم از کسی که مطابقِ قرادادی با ناشر کاری را برای ناشر انجام داده است وجهی ندارد.
۲- حتی اگر مترجم به هر دلیلی بخواهد از کسی تشکر کند، یا به هر نحو دیگری اسمی از او به عنوانِ کسی که در تولیدِ کتاب نقشی داشته است ببرد، فکر می‌کنم عرفاً و شاید اخلاقاً باید از آن شخص اجازه بگیرد. چندان روشن نیست که همگان مایل باشند یا خوش داشته باشند که از آنها در در کتابِ ما تشکر شود یا ذکر نام شود. چه بسا اساساً کسی نخواهد مساهمت‌اش در کتابی علنی باشد و فکر می‌کنم اشخاص در این باره ذی‌حق اند. علی‌ای‌حال، چنین اجازه‌ای دست‌کم این فایده را دارد که کسی را که دکتر نیست، «دکتر» نخوانیم. 
۳- فارغ از نکته‌ی قبل، نحوه‌ی تشکر مترجم از «دکتر ساجد طیبی» چنین به ذهن متبادر می‌کند که نامبرده لطفی در حق شخص مترجم کرده است، در حالی که همان‌طور که ذکر شد ماجرا این نبوده است و من هنوز هم مترجم را جز به عنوانِ مترجم همین کتاب نمی‌شناسم و فکر نمی‌کنم ایشان هم من را جز به عنوانِ کسی که مقابله را انجام داده است بشناسند. بنابراین به نظرم ماجرا کم‌تر بد می‌بود اگر مترجم دست‌کم در تشکرش چیزی شبیه به این می‌گفت که «فلانی از قرار متن را به سفارشِ ناشر با متنِ اصلی مقابله کرده است». 
۴-  فکر می‌کنم خطای اصلی را انتشاراتِ حکمت انجام داده است. من شناختی از روال‌های کارِ ناشران ندارم، ولی شهوداً فکر می‌کنم که همان‌طور که ناشر به درستی نامِ مترجم را در اختیارِ مقابله‌گر قرار نمی‌دهد، نباید نامِ مقابله‌گر را نیز به او بگوید. من قراردادی با انتشاراتی دارم و قرار نیست، بدونِ رضایتِ من مفادِ این قرارداد یا حتی صرفِ وجودِ آن و همکاری من با آنها علنی شود. حتی اگر به دلیلی ناشر فکر می‌کند احتیاج است که چنین کاری کند، به نظرم باید از من اجازه می‌گرفت.