آیا منِ کمعربیدان برای خواندنِ متونِ میراثِ خودمان هم باید به ترجمههای انگلیسی متکی باشم؟
آنچه در پی میآید توصیفی از تجربهی ناخوشایندی است از شروع به خواندنِ ترجمهی فارسیای از یک متنِ فلسفیِ عربی . نمیدانم این وضعیت تا چه حد قابلِ تعمیم به دیگر ترجمههای فارسی از متونِ اصلی است. امید دارم که چنین نباشد. اما به هر حال همین یک مورد هم بهاندازهی کافی ناراحتکننده بود.
***
***
عربیدانیِ من بدتر از آن است که بتوانم مطمئن باشم از همهی ظرایفِ متنِ فلسفیای به زبانِ عربی سر در میآورم. بنابراین، گاه به گاه که میخواهم متنی بخوانم معمولاً از متنِ فارسی در کنارِ متنِ عربی بهره میگیرم.
بخشِ دومِ کلاس من در دانشگاه تهران به موضوعِ نامهای خاص اختصاص دارد و از هفتهی بعد شروع میشود. از سر کنجکاوی تصمیم گرفتم به فصلهای اول کتاب «المقصد الاسنی فی شرح اسماء الله الحسنی» اثر ابوحامد محمد غزالی نگاهی بیاندازم. بخشِ اصلی کتاب البته به شرح ۹۹ اسم خداوند اختصاص دارد. اما ابوحامد در سه فصلِ اول آن به بحثهایی عام دربارهی اسامی، تمیزِ میانِ اسم، مسمّا، و عمل تسمیه، رابطهی اسم و مسمّا، معنای اسم و امثال این موضوعات میپردازد.
با زحمتی کموبیش زیاد توانستم به ترجمهی فارسی کتاب دسترسی پیدا کنم. کتاب را احمد حوارینسب ترجمه کرده است و نشر احسان آن را در سال ۱۳۷۵ برای اولین بار منتشر کرده است (خبر ندارم که آیا کتاب چاپ دومی هم دارد یا نه). پس از خواندنِ مقدمه به فصلِ اول «در بیان اسم و مسمّی و تسمیّه» رسیدم. در همان پاراگرافِ اول چنین آمده است:
بعضی که در حذاقت سخن و صنعت مجادله ماهرند، گمان کردهاند که اسم گاهی همان مسمّی است مانند اینکه بگوییم:
خدا خالق و رازق است زیرا این دو دلالت دارند بر خلق و رزق، و آن دو غیر همدیگرند.
و نیز گاه میگویند که آن عین مسمّی است نه غیر او، مانندِ اینکه بگوئیم او عالم و قادر است که این دو دلالت بر علم و قدرت دارند، و هر دو صفات حقتعالی میباشند. و نه میگویند که آن خداست و نه میگویند: غیر اوست.
طبعاً در همین آغاز کار گیج شدم. جدا از این که ربطِ مثالها را با ادعاها نمیفهمیدم، اساساً نمیفهمیدم که دو ادعا چه تفاوتی با هم دارند. به نظر میرسد «اسم گاهی همان مسمّی است» عبارتالاخری «[اسم] عین مسمّی است نه غیر او» است و معلوم نیست که چرا اینها باید از هم جدا شوند.
ناچار به سراغِ متن عربی رفتم. در اینترنت سه نسخه عربی مختلف از کتاب را پیدا کردم. در هر سه نسخه بخشِ متناظرِ گفتهی فوق چنین بود (توضیح: بعضی از نویسههای عربی را ندارم، اما فکر میکنم متن روشن است):
و من ثالث معروف بالحذق فی صناعة الجدل و الکلام، یزعم : أن الاسم قد یکون هو المسمی، کقولنا لله تعالی : انه ذات و موجود. و قد یکون غیرالمسمی ، کقولنا : انه خالق و رزاق ؛ فانهما یدلان علی الخلق و الرزق، و هما غیره . و قد یکون بحیث لایقال انه المسمی و لا هو غیره ، کقولنا : انه عالم و قادر ؛ فانهما یدلان علی العلم و القدرة . و صفات الله تعالی ، لایقال انها هی الله ، و لاانها غیره.
فکر میکنم واضح است که در متنِ اصلی چه گفته شده و در ترجمهی فارسی چه بلایی سر متن آمده است. موضعی که اسم را همان مسما میداند مطرح شده، اما مثال آن بالکل حذف شده است و به جای آن مثال موضعِ دوم آمده است.ادامهی متن هم که بالکل از دست رفته است.
متن فارسی را کنار گذاشتم و به سراغِ ترجمهی انگلیسی متن رفتم، گرچه احساس خوبی از این کار نداشتم.
***
وجود اشتباه در ترجمه البته به احتمال زیاد اجتنابناپذیر است. اما خطاهایی از این دست به نظرم چیزی بیشتر از اشتباه در ترجمه است. چنین خطاهایی از یک سو کاملاً به محتوای متن آسیب میزنند و گاه حتی معنایی کاملاً مخالفِ مراد مولف را منتقل میکنند. و از سوی دیگر به نظر میرسد به سادگی تمام قابل اجتناب باشند. آیا اگر مترجم، ویراستار، یا هر کس دیگر در انتشارات یک بار متن را مقابله میکرد، به سهولت متوجه چنین خطایی نمیشد؟ چنین خطاهایی به نظر میرسد بیش از هر چیز ناشی از سهلانگاری مفرط چه از سوی مترجم و چه از سوی ویراستار و ناشر باشند.
دوست دارم بیشتر از تجربههای ترجمهخوانیام، چه خوشایند و چه ناخوشایند، بنویسم.
متن فارسی را کنار گذاشتم و به سراغِ ترجمهی انگلیسی متن رفتم، گرچه احساس خوبی از این کار نداشتم.
***
وجود اشتباه در ترجمه البته به احتمال زیاد اجتنابناپذیر است. اما خطاهایی از این دست به نظرم چیزی بیشتر از اشتباه در ترجمه است. چنین خطاهایی از یک سو کاملاً به محتوای متن آسیب میزنند و گاه حتی معنایی کاملاً مخالفِ مراد مولف را منتقل میکنند. و از سوی دیگر به نظر میرسد به سادگی تمام قابل اجتناب باشند. آیا اگر مترجم، ویراستار، یا هر کس دیگر در انتشارات یک بار متن را مقابله میکرد، به سهولت متوجه چنین خطایی نمیشد؟ چنین خطاهایی به نظر میرسد بیش از هر چیز ناشی از سهلانگاری مفرط چه از سوی مترجم و چه از سوی ویراستار و ناشر باشند.
دوست دارم بیشتر از تجربههای ترجمهخوانیام، چه خوشایند و چه ناخوشایند، بنویسم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر