سایت خبری عصر ایران مصاحبهای با دکتر رضا منصوری منتشر کرده است با عنوان «بررسی افکار و رویکردهای استیفن هاوکینگ: فیزیکدان جنجالی». مصاحبه از جهات مختلف خواندنی است، من جمله این که به نظر میرسد مصاحبهشونده چندان ابایی از نقض خویش ندارد. تنها بهعنوان یک مثال: فیزیکدان مورد نظر چند سطر پس از آن که میگوید: «به نظر من، این ها [یعنی علم و دین] دو پدیدۀ کاملاً متفاوتند و
تا زمانی که بشر وجود دارد، این دو پدیده نیز وجود خواهند داشت. علم و دین
دو نوع معرفت تولید می کنند.این دو معرفت متفاوت گاه در کنار هم قرار می گیرند و گاه در برابر هم. گاهی بر هم منطبق اند و گاه با هم مخالف.» ناگهان در مقام نقد خصم به یاد تخصصگرایی میافتد و میگوید: «بررسی نقش دین در جامعه، وظیفۀ جامعه شناس است نه وظیفۀ یک
فیزیکدان یا یک زیست شناس. یک فیزیکدان بر چه مبنایی دین را پدیده ای مضر
در جامعه بشری می داند؟ من اصلاً با صحت و سقم حرف او کاری ندارم بلکه می
گویم چنین ادعایی فراتر از علم فیزیک یعنی حوزه تخصصی آن فیزیکدان است.» و البته دکتر منصوری توضیح نمیدهد که اگر بررسی نقش دین در جامعه کار جامعهشناس است و فراتر از حوزهی تخصصی آن فیزیکدان است، نظر دادن دربارهی تفاوت کامل علم و دین و این که تا بشر هست دین هم هست و تولید دو نوع معرفت توسط دین و علم و نسبت این انواع معرفت با هم، چگونه در حوزهی تخصصی ایشان قرار میگیرد. البته ما با پدیدهی همهچیزدانهای همهفن حریف چندان غریبه نیستیم. شاید این تخصصگرایی فقط برای غربیها لازم است که لابد به اندازهی ما باهوش نیستند که همزمان در همهی علوم متخصص باشند.
از این نمونهها در مصاحبه کم نیست. اما شاید خواندنیتر از خود مصاحبه یادداشتهای خوانندگان است ذیل آن. خواندن یکی از آنها، بدون هیچ شرحی، خالی از لطف نیست:
با توفیق خداوند من روی فیزیک قرآن تحقیق می کنم و به مسایلی از علم فیزیک که در قرآن اشاره شده است علاقمند هستم. کتابی را تالیف کرده ام با نام قرآن ام الکتاب، مثلث برمودا، اهرام ثلاثه، مثلث اژدها و بشقاب پرنده ها. در این کتاب اثبات می شود که اهرام ثلاثه توسط بشقاب پرنده ها در زمان حضرت ادریس(ع) ساخته شده اند و نوک اهرام به عنوان نصف النهار مبدا در 110 درجه بین دو مثلث فوق الذکر بنا شده اند. دیگر اینکه بشقاب پرنده ها روی زمین ساکن هستند و اینها همانهایی هستند که قوم لوط را در جنوب بحرالمیت بین سوریه و اردن امروزی منهدم کرده اند. کتاب به چاپ رسید و در اینترنت هم هست. بعلاو اینجانب به فضل خدا نظریه Big Bang نوشته آقای هاوکینگ را رد کرده ام و به سازمان انرژی اتمی و نهاد ریاست جمهوری ارایه داده ام اما افسوس که در ایران خریداری ندارد. جناب دکتر رضا منصوری، اگر می بینید که افکار آقای هاوکینگ در بین جوانان شایع می شود ایراد از خود ماست که حمایت های لازم را از علوم نظری بعمل نمی آوریم.
در مصاحبه ای که عصرایران با وی انجام داده است وی می گوید: «علم به معنای science کاری با وجود یا عدم وجود خدا ندارد. این علم نوعی حرفۀ پیچیده است که کارکردهایی در زندگی بشر دارد. شاید گفته شود که علم در پی کشف حقیقت است اما اینگونه نیست. علم سوالهایی را مطرح کند و با ابزاری که در اختیار دارد، جوابهایی برای آن سوالها پیدا میکند؛ فقط همین»(لینک). این سخن بدان معنا است که علوم طبیعی ربطی به وجود یا عدم وجود خدا ندارد و از علم راهی به شناخت وجود خدا نداریم.
پاسخحذفاما مصاحبه کننده می پرسد: «قرآن می گوید در آثار خدا بنگرید تا به وجود خدا پی ببرید. علوم طبیعی هم مشغول مطالعه پدیدههایی هستند که در قرآن بهعنوان نشانههای وجود خدا قلمداد شدهاند. اما سخن شما ظاهراً مفروضی بر خلاف این توصیۀ قرآنی دارد. یعنی شما میفرمایید که ما نمیتوانیم با مطالعۀ طبیعت مدعی شویم خدا وجود دارد.»
دکتر منصوری دو بار تلاش می کند که مصاحبه کننده را به طریقی بپیچاند ولی او دو بار سوال خود را تکرار می کند تا اینکه بالاخره بی خیال می شود.